فسخ قراردادهای فوتبال بر اساس رویه قضایی فیفا

29 بهمن 1400
فسخ قراردادهای فوتبال بر اساس رویه قضایی فیفا

فسخ قراردادهای فوتبال بر اساس رویه قضایی فیفا

 

مقدمه

اولین شواهد شروع ورزش فوتبال به قرن ۱۲ بر می‌گردد، شکل آن در طول زمان تغییر نموده و در قرن ۱۸ به منشا خود در بریتانیا می‌رسد. قبل از قرون‌وسطی، در روستاها و شهرها این بازی به عنوان "فوتبال مردمی" بازی می‌شد. هر ورزشی چارچوب‌هایی دارد که تخطی از آن‌ها بر وضعیت بازی، شرکت‌کنندگان و بینندگان تاثیر منفی خواهد گذاشت. درنتیجه با اقبال عمومی مواجه نشده و غیرقابل‌دسترس خواهد شد. نظر به این موضوع، همزمان با سیر تکامل این بازی، قوانین و مقرراتی ایجاد شد که بایدها و نبایدها را دیکته می‌کرد. ​

قوانین و مقررات شامل تعداد بازیکنانی بود که یک تیم باید داشته باشد، پارامترهای بازی، مدت زمان بازی، اندازه زمین و توپ، نوع و ماهیت خطاهایی که ممکن است با جریمه داوران مواجه شود (‏برای مثال اکنون فشار شانه به عنوان خطا در نظر گرفته نمی‌شود)‏، قانون آفساید، مفهوم کارت قرمز و کارت زرد و بسیاری قوانین دیگر که حدود این ورزش را مشخص می‌کنند. این قوانین مدون بازی فوتبال، قوانین بازی یا Law of  the Gameنامیده شدند. علاوه بر قوانین، نهادهای نظارتی و قراردادهای بین بازیکنان و باشگاه‌ها نیز معرفی شدند. ​

"فدراسیون جهانی فوتبال" یک سازمان غیرانتفاعی است که خود را به عنوان یک نهاد بین‌المللی حاکم بر فوتبال معرفی می‌کند و در بیش از ۲۰۰ کشور دنیا شناخته شده است. موارد اصلی که در حوزه عملکرد فیفا واقع شده‌اند، قراردادها و فسخ آن‌ها هستند. جالب توجه است که فسخ قرارداد نقش کلیدی بازی می‌کند زیرا ثروت زیادی توسط ذینفعان فوتبال به وجود آمده است.

در این مقاله، ما به بررسی تعهدات قراردادی بازیکنان و باشگاه‌ها در قبال یکدیگر و همچنین قراردادهای فوتبالی و نحوه خاتمه آن‌ها خواهیم پرداخت.

 

قراردادهای فوتبالی چه هستند؟ 
 

اجازه دهید ابتدا رابطه بین یک باشگاه و یک بازیکن فوتبال را درک کنیم؛ برای شروع یک رابطه حقوقی، هر دو طرف به قراردادی می‌رسند که در آن عموماً باشگاه باید هزینه انتقال را بپردازد تا انتقال بازیکنی که با باشگاه دیگری قرارداد دارد نهایی شود. پس از امضای قرارداد، یک الزام و تعهد بین بازیکن و باشگاه برای یک دوره زمانی مشخصی ایجاد می‌شود. بر خلاف روابط قراردادی معمولی که در آن کارمند بدون اینکه عواقب مالی که در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت متوجهش شود می‌تواند قرارداد را فسخ کند. 

 

تعریف قراردادهای فوتبالی 
 

قرارداد فوتبالی ذاتاً به این معنی است که باشگاه کنترل بازیکنان را در دست دارد. قراردادهای بازیکنان فوتبال اعم از حرفه‌ای و آماتور توسط فدراسیون‌های فوتبال نظام‌مند می‌شود. این قراردادها به طور قابل‌توجهی با حقوق قراردادها، حقوق مسئولیت مدنی و حقوق کار سروکار دارند. علاوه بر این، قراردادهای فوتبال به مسائل دیگری از قبیل موضوعات مرتبط با دستمزد، حقوق حریم خصوصی و مالکیت معنوی نیز می‌پردازند. ​
 

قراردادهای فوتبالی چگونه تهیه می‌شوند؟ 

​​​​ قراردادهای فوتبال براساس مذاکرات باشگاه و بازیکن تنظیم می‌شوند، که در طی آن نماینده بازیکن با باشگاه در مورد تمام شرایط و ضوابطی که قرار است در قرارداد گنجانده شود مذاکره می‌کند. به طور کلی، معمولاً یک وکیل قرارداد فوتبالی را تنظیم می‌کند. ​

 

اهمیت قراردادهای فوتبالی 
 

به منظور اطمینان از اینکه پروتکل‌های انضباطی رعایت می‌شوند، باید قراردادی وجود داشته باشد که هم بازیکنان و هم باشگاه‌ها از آن تبعیت کنند و این باید به عنوان راهنمایی برای تمامی مسائل بین بازیکنان و باشگاه‌ها عمل کند. همچنین به اثرگذاری بر توده‌ها کمک می‌کند که بدون آن‌ها، بینندگان کاهش خواهند یافت. بنابراین، قراردادها در فوتبال اهمیت دارند. ​

 

طرف‌های یک قرارداد فوتبالی 

  • بازیکن،
  • ​باشگاه خریدار،
  • ​باشگاه فروشنده،
  • ​ نماینده بازیکن. 

 

شروط قراردادهای فوتبالی ​​​​​​​
 

​تعهدات مختلفی در رابطه بین بازیکن و باشگاه وجود دارد که باید تا پایان قرارداد توسط هر دو طرف مورد احترام قرارگیرد. قراردادهای فوتبال با مطمئن ساختن بازیکن از اینکه حقوقش را به موقع دریافت خواهد کرد، از وی حمایت می‌کنند. باشگاه هم از آن بهره می‌برد؛ چرا که می‌تواند بازیکنی که قصد فروشش را ندارد در تیمش حفظ کرده یا هزینه انتقال زیادی تقاضا کند. تمام این تعهدات قراردادی را می توان در صورتی که بندهای مرتبط و دقیقی در قرارداد درج شده‌باشد، ایجاد نمود. ​

​​​ مشاغل معدودی وجود دارند که در آن شرکت‌ها حاضر باشند مبالغ هنگفتی را برای آزادسازی یک کارمند از قراردادش پرداخت کنند. حتی وکلا قادر به واداشتن یک law firm یا شرکتی دیگر به ارائه پیشنهادی به ارزش میلیون‌ها دلار یا پوند به آن‌ها جهت خدماتی که ارائه خواهند کرد، نیستند. از این نقطه‌نظر، می توان نتیجه گرفت که چرا به بازیکنان فوتبال اهمیت زیادی داده شده‌ و به ازای میلیون‌ها دلار فروخته می‌شوند. از این رو، باید شروط قاطعی در یک قرارداد فوتبالی باشد تا از هر گونه عواقب ناگوار جلوگیری شود. ​

قراردادهای بازیکنان فوتبال حرفه‌ای عمدتاً شامل بندهای مشترک بوده و یک قالب قراردادی استاندارد مورد استفاده قرار می‌گیرد. بندهای نمونه در زیر آورده شده‌اند: 

 

  • زمان لازم الاجرا شدن قرارداد 

این بند، شامل زمان دقیق شروع قرارداد کار و پایان آن خواهد بود. همچنین تشریفاتی را که قرارداد تابع آن خواهد بود معین می‌کند. ​

​نمونه‌ای از شرط زمان اجرایی شدن قرارداد: 

الف. بازیکن در تاریخ {...}  شروع به کار می‌کند‏. 

ب. قرارداد برای یک مدت مشخص منعقد شده‌ است و در تاریخ {...} منقضی می‌شود‏. ​

ج. بازیکن و باشگاه دارای حق برابر برای ورود به مذاکراتِ تمدید قرارداد هستند. بدین منظور باید مورد به طرف دیگر قرارداد حداقل یک ‏ماه قبل از تاریخ انقضا قرارداد کتباً ابلاغ شود. ​

  • شرح وظایف 

​​​​شامل تمام کارهایی است که بازیکن در ارتباط با  فوتبال انجام خواهد داد و اساساً تمام وظایف تعیین شده در این بند ذکر شده‌اند.  بند متضمن شرح وظایف می‌تواند شامل موارد زیر باشد: 

الف. بازیکن به عنوان یک فوتبالیست حرفه‌ای مطابق شرایط و ضوابط این قرارداد به خدمت گرفته می‌شود. ​

ب وظایف اصلی بازیکن مشارکت در فرآیند تمرینات باشگاه و شرکت در مسابقات از طرف باشگاه است. ​

ج وظایف کاری توسط مربی (‏سرمربی)‏ معین شده و تحت نظارت وی انجام می‌شوند. ​

  • بند دستمزد بازیکنان و مبالغی که باشگاه پرداخت می‌کند

 مثال: 

الف. دستمزد ناخالص ماهانه بازیکن یک و نیم برابر ‏حداقل دست‌مزد معتبر در کشور اسپانیا یا کشور X خواهد بود. ( .... یورو) 

ب. دستمزد بصورت ماهانه ‏در روز {...} ماه بعدی به حساب بانکی که بازیکن باشگاه معرفی کرده واریز می‌شود. ​

  • تعهدات بازیکن 

می‌تواند شامل حضور به موقع در تمرینات، پیروی از دستورالعمل‌های باشگاه، شرکت در تمام مسابقات و غیره باشد. تعهدات وی همچنین باید شامل خودداری از توهین یا بدگویی در مورد باشگاه با انتشار مطلبی در رسانه‌های اجتماعی باشد. ​

الف. ‏تعهدات باشگاه می‌تواند شامل ارسال بازیکن برای مسابقات ملی، پرداخت به موقع دستمزد، متحمل شدن تمام هزینه‌های مربوط به آسیب دیدن بازیکن، ضبط سوابق بازیکن و محرمانه نگه داشتن اطلاعات بازیکن و غیره باشد. ​

ب. بندهای مربوط به دوپینگ، تبانی و قمار (در جهت احترام به قوانین انضباطی و مخدوش نکردن اعتبار باشگاه)‏. مثال؛ ​

  • بازیکن و باشگاه از قوانین فعلی مربوط به دوپینگ اطاعت می‌کنند. ​
  • دوپینگ به معنای استفاده از مواد و روش‌هایی است که در فهرست ممنوعۀ تنظیم شده در مقررات انضباطی هستند. طرفین آگاه هستند که دوپینگ ممنوع است. ​

 

  • بندهای انضباطی

بندهای انضباطی یا ناظر به رویه‌های حل اختلاف بندهایی هستند که طبق آن باشگاه بررسی‌های لازم را انجام داده و در خصوص نقص‌های قراردادی یا ناکامی در اجرای قرارداد اتخاذ تصمیم می‌نماید. (برای مثال، حالتی که بازیکن در تمرینات حاضر نمی‌شود، با هم‌تیمی‌های خود دعوا می‌کند یا از بازی برای تیم خودداری می‌کند).

الف. باشگاه مقررات انضباطی داخلی را آماده می‌کند که شامل مقرراتی ناظر بر رفتارهای بازیکنان، رویه‌ها و محرومیت‌های ناشی از تخلف‌ها خواهد بود. باشگاه باید مقررات انضباطی داخلی را به گونه‌ای که قابل درک باشد در برابر امضا به وی ارائه دهد.

ب. اگر بازیکن از هر یک از تعهدات قراردادی تخطی کند، باشگاه بر اساس مقررات انضباطی می‌تواند محرومیتی خاص‌ یا مجموعه‌ای از محرومیت‌ها را (با توجه به شدت و اهمیت نقض صورت گرفته) علیه بازیکن اعمال نماید.

  • بند خاتمه قرارداد

این بندها برای مثال در فرضی که باشگاه دستمزد بازیکن را پرداخت نمی‌کند استفاده می‌شوند. بند مزبور می‌تواند شامل این موارد باشد:

الف. قرارداد با انقضای مدت آن به پایان می‌رسد. قراردادی که برای مدتی مشخص منعقد شده تنها در شرایط استثنایی و با دلیل موجه قابل فسخ است.

ب. قرارداد پیش از موعد قابل فسخ است بر اساس موارد پیش بینی شده در قانون {...} از کشور {...}.

  • بند تبلیغات و حقوق نمایندگی

بند تبلیغات و حقوق نمایندگی یا بند فعالیت‌های بازاریابی باشگاه ناظر به نمایندگی باشگاه و شرکت در کمپین‌های مختلف باشگاه برای برندهای متعدد و سایر طرح‌ها معرفی شده توسط باشگاه است.

الف. بازیکن باید در رویدادهای بازاریابی باشگاه که هدف تبلیغ و ترویج باشگاه را دنبال می‌کنند شرکت نماید؛

ب. بازیکن باید در رویدادهای تبلیغاتی لباس تعیین شده توسط باشگاه را به تن کند.

ج. بازیکن نباید قرارداد شخصی تبلیغاتی منعقد نماید یا بدون رضایت کتبی باشگاه به عنوان یک بازیکن در یک رویداد تبلیغاتی شرکت کند.

 

قراردادهای فوتبالی در رویه قضایی فیفا و اهمیت آن 

 

رویه قضایی فیفا چیست؟ 
 

​​​​​​​سیستم قضایی فیفا متشکل از اتاق حل اختلاف فیفا ( ‏DRC) ‏است که در سال ۲۰۰۱ توسط فیفا برای حل اختلافات مربوط به تعیین وضعیت و انتقال بین المللی بازیکنان ایجاد شد. در صورتی که تصمیم اتخاذ شده توسط اتاق حل اختلاف (‏ DRC)‏ برای هر یک از طرفین رضایت‌بخش نباشد می‌توان در دیوان داوری ورزش (‏ CAS)‏، محکمه‌ای بین‌المللی که اختلافات مرتبط با ورزش را داوری می‌کند، از آن تجدیدنظرخواهی کرد. ​

 

فیفا و مقررات آن 
 

مقررات خاص ​​​​​​​​فسخ یکجانبه قرارداد بازیکنان فوتبال  در مقررات نقل و انتقالاتی تدوین شده است. فسخ قراردادها در این بخش از حقوق علی الخصوص در مقررات فیفا و رویه قضایی آن مفهومی بدوی و ابتدایی نیست. مقررات مربوط به وضعیت و انتقال بازیکنان (‏RSTP) ‏یک چارچوب قانونی در رویه قضایی فیفا است. در حقیقت یک سازوکار قانونی است که توسط فیفا ایجاد شده و ثبات قراردادی و ارتباط قراردادی میان بازیکنان، باشگاه‌ها و فدراسیون‌های عضو را تضمین می‌کند. ​

به علاوه، این قراردادها در سایه‌ی مفهوم "پنجره نقل و انتقالاتی" منعقد می‌شوند. این کلمه غیر رسمی است و معمولاً توسط افراد غیرمتخصص یا رسانه‌ها استفاده می‌شود. پنجره نقل انتقالاتی بازه‌ای زمانی است که به تیم‌ها و بازیکنان داده می‌شود تا در مورد شرایط قرارداد مذاکره کنند. در طی این فرآیند، بازیکنان با توجه به نیازهای باشگاه و عملکردشان منتقل می‌شوند. چنین انتقالی با ثبت بازیکن از طریق چارچوب قانونی فیفا تکمیل می‌شود. از این موضوع در ماده ۶  RSTP تحت عنوان دوره ثبت‌ یاد شده‌است. ماده ۵ بیشتر در مورد ثبت‌نام توضیح می‌دهد. ​

 

اهمیت قراردادهای فوتبالی در رویه قضایی فیفا 

  • ثبات بازی بین بازیکنان و باشگاه‌ها؛ 
  • ​​​​​​​​ سیال بودن روابط؛ 
  • ​​​​​​​​ معیارهای پایه و اساسی برای تعهدات بازیکنان و باشگاه‌ها؛ 
  • تعادل قدرت، نقشی محوری ایفا می‌کند زیرا باشگاه‌ها در موقعیت برتر هستند و بازی و بازیکنان را تحت کنترل دارند. قراردادهای فوتبالی در این رویه به عنوان وسیله موازنه عمل می‌کنند؛ ​
  • قراردادها به انتقال بازیکنان به باشگاه‌ها کمک می‌کنند؛
  • حفظ ایمنی بازیکنان و همچنین افرادی که در حال تماشا هستند؛ زیرا این قراردادهای فوتبالی بندهای ویژه‌ای برای پیروی از دستورالعمل‌های حفظ نظم بازی دارند؛
  • هر گونه تعارض یا اختلاف در رویه قضایی فیفا را می‌توان از قبل و با پیش‌بینی شروط خاص در قراردادهای فوتبالی برطرف کرد؛ 
  • در فوتبال، پول نقش مهمی ایفا می‌کند؛ چک‌های هنگفت، انتقال پول، کالاهای باشگاه‌ها، هزینه استادیوم‌ها، تقاضای بازیکنان و غیره. بنابراین قراردادها بخش جدایی ناپذیری از رویه قضایی فیفا می‌شوند تا جریان بی‌دردسر امور را در ورزشی که همیشه با ریسک‌های بالا مواجه است تضمین نمایند.​ ​​​​​​​​

چه زمانی بازیکن قرارداد را فسخ می‌کند؟ 
 

​​​​​​​​دلیل موجه (Just cause)، در چنین موردی تنها در صورتی موجود است که باشگاه تعهدات قراردادی خود را نقض کرده باشد. مهم‌ترین تعهد قراردادی باشگاه نسبت به بازیکن پرداخت دست‌مزد است. رویه قضایی DRC و دیوان داوری ورزش نشان می‌دهد که از پرداخت‌های ناقص یا عدم پرداخت دستمزدها توسط بازیکنان فوتبال به عنوان توجیهی برای فسخ قرارداد استفاده می‌شود. اگر نقض قراردادی برای مدت طولانی ادامه داشته باشد و تخطی از تعهدات کاملاً واضح باشد، آنگاه بازیکن حق دارد بر اساس دلیل موجه قرارداد را یکجانبه فسخ کند. ​

DRCو دیوان داوری ورزش معمولاً در پرونده‌های فسخ آزادی عمل مناسبی را برای فیفا قائل می‌شوند که معمولاً شامل پرداخت حقوق دیر یا کاهش‌یافته می‌شود و دلیل موجه بازیکن برای فسخ قرارداد است. با این حال، فیفا یک نسخه جدید از ماده ۱۴ را در چارچوب RSTP ایجاد کرد. ماده ۱۴ بیان می‌کند که اگر یک باشگاه قادر به پرداخت حقوق به بازیکن نباشد و دو ماه یا بیشتر دستمزد را پرداخت نکرده باشد، بازیکن بر اساس دلیل موجه می‌تواند قرارداد را فسخ کند به شرطی که بازیکن به باشگاه اخطاری 15 روزه برای پرداخت مبلغ معوقه بدهد. این موضوع در بند اول ماده ۱۴ مکرر RSTP گنجانده شده‌ است. ​

 

چه زمانی باشگاه فوتبال قرارداد را فسخ می‌کند؟ 
 

​​​​​​​​باشگاه فوتبال می‌تواند مانند بازیکنان به طور یک جانبه قرارداد را فسخ کند اما باید وجود دلیل موجه را اثبات نماید. البته معمولاً این بازیکنان هستند که قراردادها را فسخ می‌کنند. رویه قضایی فیفا , DRC و دیوان داوری ورزش نشان می‌دهد که باشگاه‌ها در صورتی می‌توانند دلیل موجه را اثبات کنند که بازیکنان به شیوه‌ای غیر اخلاقی قرارداد را نقض کرده باشند؛ به عنوان مثال اگر بازیکن برای مدتی طولانی در تمرینات شرکت نکند یا قرارداد را به واسطه عدم پیروی از اصول یا تعهدات ایجاد شده توسط باشگاه نقض کند. ​

برای مثال، بازیکنی مانند آدریان موتو که پس از نقض قرارداد به واسطه آزمایش مثبت کوکائین از باشگاه چلسی اخراج شد. دیگو مارادونا یکی دیگر از بازیکنانی است که اعتیاد داشت و در حالی که در بالاترین سطح بازی می‌کرد، آزمایش کوکائینش مثبت شد. در جام جهانی ۱۹۹۴، او به واسطه مصرف محرک اِفِدرین ممنوع شد و جام جهانی با رسوایی برایش تمام شد. تمام این مثال‌ها وضعیتی را نشان می‌دهند که در آن یک باشگاه می‌تواند به طور یک جانبه قرارداد را فسخ کند. ​

 

فسخ یک جانبه قرارداد 
 

​​​​​​​​اگر یک بازیکن به دلیل تصمیم یک جانبه باشگاه برای پرداخت ناقص یا عدم پرداخت حقوق، قرارداد خود را بر اساس دلیل موجه فسخ کند، بازیکن آزاد خواهد بود تا به خدمت باشگاه دیگری درآید و باشگاه قبلی مسئول پرداخت دستمزدهای پرداخت نشده خواهد بود. 

در چنین وضعیتی ، باشگاه هم مسئول پرداخت دستمزد و غرامت است و هم در معرض خطر محرومیت‌های ورزشی قرار دارد. ​

با این حال، اگر بازیکن قرارداد خود را بدون دلیل موجه فسخ نماید و یا باشگاه بر اساس دلیل موجه فسخ کند، بازیکن مسئول پرداخت غرامت به باشگاه بوده و با خطر محرومیت‌های ورزشی مواجه خواهد بود. ‏برای اعمال محرومیت‌های ورزشی، باید فسخ در دوره حفاظت شده قرارداد اتفاق بیفتد که بسته به سن بازیکن، دو یا سه سال است. در واقع بازیکن می‌تواند از شرکت در مسابقات فوتبال محروم شود، در حالی که باشگاه ممکن است از یک یا چند پنجره نقل و انتقالاتی محروم شود.

 ​

محرومیت‌ها و جبران خسارت ناشی از فسخ 

۱. ماده ۱۷ و محرومیت‌های ورزشی 
 

در قراردادهای فوتبال معمولاً، مسئله اصلی حقوق بازیکنان است زیرا میلیون‌ها دلار برای بازیکنان و همچنین سایر موضوعاتی که با این گستره تجاری در ارتباط هستند، سرمایه گذاری شده است. در هر سناریو، به طور معمول مسئله اصلی بازیکنان و باشگاه جدید آن‌ها و چگونگی انجام معامله با باشگاه سابق بازیکن است. ​

بند ‏۳ و ۴ ‏ماده ۱۷ توضیح می‌دهد که طرفی که تعهدات قراردادی را در طی دوره حفاظت شده نقض کرده‌ است در معرض خطر محرومیت‌ها ورزشی به علاوه پرداخت غرامت قرار خواهد گرفت. در خصوص محرومیت‌های ورزشی، که در صورتی می‌تواند نسبت به بازیکن یا باشگاه اعمال شود که هر یک به طور یک جانبه قرارداد را بدون دلیل موجه فسخ نماید، بازیکن با محرومیت چهار ماهه جهت بازی در مسابقات رسمی روبرو می‌شود که با وجود کیفیات مشدده، این محرومیت شش ماه به طول خواهد انجامید. در صورتی که محرومیت‌های ورزشی بر باشگاه‌ها اعمال شود، آن‌ها از ثبت‌ یا خرید بازیکنان جدید، داخلی یا بین‌المللی، برای دو دوره‌ ثبت متوالی و کامل محروم می‌شوند.​ ​

با این حال، رویه دیوان داوری ورزش و DRC نشان می‌دهد که محرومیت‌های ورزشی به ندرت علاوه بر پرداخت غرامات مورد حکم قرار می‌گیرند. این اصل برای اولین بار در پرونده باشگاه پیونیک ایروان در برابر بازیکن E، باشگاه رپید بخارست و فیفا مورد استفاده قرار گرفت. دیوان داوری ورزش به این نتیجه رسید که فیفا مجبور به اعمال محرومیت‌های ورزشی نیست، حتی اگر از متن مقررات اینگونه برآید. این تصمیم دیوان داوری ورزش رویه‌ای را ایجاد کرده که بر اساس آن قاعده کلی اعمال محرومیت‌های ورزشی تقریباً به یک استثنا تبدیل شده‌است. 

۲. محاسبه خسارات 
 

اگر قراردادی توسط بازیکن یا باشگاه بدون دلیل موجه فسخ شود و اگر بازیکن یا باشگاه بر اساس دلیل موجه قرارداد را فسخ کند، کسی که قرارداد را نقض کرده و از تعهدات تخطی کرده‌ است، طبق ماده ۱۷ مسئول خسارات خواهد بود. ​

ماتوزالم، دی سانکتیس و اندی وبستر نمونه‌هایی هستند که در آن دیوان داوری ورزش، DRC و فیفا رای به پرداخت غرامت به باشگاه سابق دادند. DRC و دیوان داوری ورزش در تعداد قابل‌توجهی از پرونده‌هایی که اصول مشترکی با پرونده‌های فوق‌الذکر داشتند، رای به جبران خسارت دادند. به عبارتی این حق را برای طرف زیان دیده به رسمیت شناختند که در وضعیتی قرار گیرد که در صورت اجرای صحیح قرارداد در آن قرار می‌گرفت؛ یعنی اصل منافع مثبت (positive interest). منافع مثبت به زبان ساده به معنی ارزش روز پول است که مطابق آن پول امروز بیشتر از پول فردا است. در مسیر ارزیابی خسارت، موارد متعددی باید در نظر گرفته شود که به پنل‌های DRC و دیوان داوری ورزش آزادی عمل خوبی اعطا می‌کند. ​

هنگامی که فیفا اصلاحیه مذکور را در بند ۲ ماده ۱۴ ‏و ماده ۱۴ مکرر اعمال کرد، همچنین اصلاحاتی در ماده ۱۷ انجام داد که چگونگی محاسبه غرامت را در زمانی که بازیکن حق دریافت غرامت دارد تعیین می‌کند. ‌ماده جدید یک روش شفاف محاسبه را مقرر می‌دارد. اگر بازیکن با یک باشگاه جدید قرارداد امضا نکرده باشد، او مستحق غرامتی برابر با دستمزد باقی مانده از قرارداد خود خواهد بود. اگر بازیکن قراردادی را با یک باشگاه جدید امضا کرده باشد، دستمزدهایی که طبق قرارداد جدید می‌گیرد باید از غرامت کسر شوند. ​

تمایز بین ارزش قرارداد قبلی و قرارداد جدیدی در همان بازه زمانی تحت عنوان "خسارت تعدیل شده" شناخته می‌شود. علاوه بر این "خسارت تعدیل شده"، بازیکن می‌تواند مبلغی معادل ۳ ماه دست‌مزد دریافت کند، که به آن "خسارت اضافی" گفته می‌شود. ​اگر بازیکن وجود شرایط مشدده را اثبات نماید، خسارت اضافی نیز می‌تواند تا حداکثر معادل شش ماه دستمزد بازیکن افزایش یابد؛ البته که خسارات نمی‌تواند از مبلغ باقیمانده قرارداد فسخ شده تجاوز کند.​ ​

نسخه جدید ماده ۱۷ در قیاس با نسخه پیشین به وضوح آزادی عمل کمتری را در خصوص محاسبه خسارت قابل وصول ارائه می‌دهد. دلیل تصمیم فیفا برای چنین تغییری این بود که نسخه قبلی به پنل های DRC و دیوان داوری ورزش چنان آزادی عملی در محاسبه خسارت می‌داد که منجر عدم قطعیت بیش از حد برای باشگاه‌ها و بازیکنان طرف اختلاف می‌شد. اگرچه نسخه جدید در فرضی که بازیکن حق دریافت خسارت دارد قطعیت بیشتری برای طرفین به ارمغان آورده، نسخه قبلی هنوز هم در مواردی که باشگاه حق دریافت خسارت دارد اعمال می‌شود. ​

 

مهم‌ترین پرونده‌ در تاریخ قراردادهای فوتبال 

فدراسیون فوتبال سلطنتی بلژیک در مقابل ژان مارک باسمن
 

این نمادین‌ترین پرونده و نقطه عطفی در تاریخ فوتبال است. که وضعیت کلی بازار نقل و انتقالات را تغییر داد. این امر به بازیکنان (کارمندان) و باشگاه‌ها (کارفرمایان) امکان حفظ ثبات در ایفای تعهدات قراردادی ارائه‌شده توسط هر دو طرف را اعطا کرد. معمولاً یک قرارداد زمانی منحل می‌شود که طرفین با توافق یکدیگر آن را اقاله کنند یا یکی از طرفین از هر یک از شروط تخطی کند. این فسخ یک جانبه قرارداد در مقررات نقل و انتقالات فیفا یا همان "مقررات وضعیت و انتقال بازیکنان" (‏RSTP)، بخش ۴ (‏حفظ پایداری قراردادی بین بازیکنان حرفه‌ای و باشگاه‌ها)‏ مورد حکم قرار گرفته است. ​

در سال ۲۰۰۱، توافقی بین فیفا، یوفا و اتحادیه اروپا به دلیل حکمی که توسط دیوان دادگستری اروپا در سال ۱۹۹۵ صادر شد شکل گرفت. رای باسمن به این دلیل صادر شد که بازیکن فوتبال، ژان مارک باسمن، پس از تمام شدن مهلت قراردادش با باشگاه بلژیکی از انتقال به باشگاهی فرانسوی منع شد. این حکم به بازیکنان حق داد که پس از اتمام قرارداد به باشگاه دیگری منتقل شوند و هم به بازیکنان و هم به باشگاه انعطاف‌ عمل داد. ​

این رای اثرات بسیار گسترده‌ای داشت؛ زیرا تا قبل از آن بازیکن ناچار بود اجازه یا رضایت باشگاه سابقش را برای رفتن به باشگاه دیگر جلب نماید. رای مزبور باعث ایجاد ساختار هزینه‌های نقل و انتقالات بازیکنان شد و باشگاه‌ها اکنون در صورتی که بازیکن پتانسیل زیادی داشته باشد، می‌تواند هزینه انتقال خوبی دریافت کنند. پس از آن فیفا، یوفا و اتحادیه اروپا از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ با یکدیگر بر روی یک سیستم نقل و انتقالاتی جدید کار کردند و در سال ۲۰۰۱ اصلاحات جدیدی توسط فیفا در RSTP انجام شد که البته در طول زمان دستخوش تغییراتی شد اما اصول بنیادین RSTP یکسان باقی ماند. ​

 

نتیجه گیری 
 

​​​​​​​​با توجه به فراوانی عوامل خارجی موثر بر روابط قراردادی فوتبال، نظارت بر این ورزش بدون وجود مقررات امکان پذیر نیست. در نتیجه، RSTP به منصه ظهور می‌رسد که در آن چارچوب قانونی محرومیت‌هایی بر بازیکنان و باشگاه‌ها اعمال می‌شود تا نظام‌مند عمل کنند. ​RSTP  بین باشگاه‌ها و بازیکنان موازنه ایجاد می‌کند در حالی که انعطاف‌پذیری لازم را نیز به آن‌ها می‌دهد. قراردادهای فوتبال در حال حاضر انعطاف‌پذیر هستند؛ چرا که پیشرفت‌ها و توسعه‌هایی هر ساله در مقررات فیفا رخ می‌دهند در حالی که مفهوم دلیل موجه تعریف‌نشده باقی مانده است. دلیل موجه به دفعات در فسخ یک جانبه قراردادهای فوتبال به کار می‌رود اما مقرره خاصی در RSTP ندارد. ​

می‌توان خوشبین بود که پیشرفت‌های آینده منجر به وضع مقرره‌ای در RSTP راجع به دلیل موجه شود. فسخ یک جانبه قرارداد می‌تواند در ورزش‌های دیگر نیز به کار گرفته شود و می‌تواند در دیگر زمینه‌های کاری مورد اقتباس قرار گیرد. درست مانند تماشاگران یک بازی، ما صرفاً می‌توانیم منتظر توسعه رویه قضایی در فیفا بمانیم تا مقرراتی از این دست بیشتر پرورانده شده و در نهایت منجر به هماهنگی بهتر بین باشگاه‌ها و بازیکنان خواهد شد. این امر در نهایت سازوکار دیگر قراردادهای ورزشی و در کل قراردادهای کار را تغییر خواهد داد زیرا توسعه بیشتری در انتظار ما خواهد بود. ​

 

لینک مطلب اصلی: 

​https://blog.ipleaders.in/termination-football-contracts-fifa-jurisprudence/